مردی به ازای شرف به تردی ساقه انجیر صخره ای زیر اب صلابت آرام مستتر خشونت در بازوانش به استراحت مینشست تا راست بیاست دستهای نوازشش گربهها را پلنگی میآموخت با چشمانی صبور و سمور تندیس عمل و امل و چون تندیس، آرام بیادعا چون باران؛ به سادگی آب از ناودان هر دل، جاری. بر برج بیداری، شاهین با پرواز و نگاه کبوتران لبان بسته و بازوان گشاده، در هودج عشقی سرخ از حریر خون گذشت تا ابد خواهی ماند. میلاد حضرت معصومه(س)
شهادت مصطفی چمران
شهادت امام جعفر صادق(ع)
آرام ,چون ,شاهین ,بیداری، ,کبوتران ,لبان ,برج بیداری، ,بر برج ,جاری بر ,دل، جاری ,بیداری، شاهین
اشتراک گذاری در تلگرام
تبلیغات
درباره این سایت